۱۳۹۴ آبان ۹, شنبه

شهادت نیره ربیعی يكي از زنان قهرمان در ليبرتي بر اثر حمله جنايتكارانه رژيم آخوندي

نیره عزیزم به عهدت با خدا وخلق وفا کردی وجاودانه شدی .
مطمعنا خون پاک تو ای عزیز در رگ هزاران هزار زن و مرد ایرانی تا رسیدن به هدف که همانا آزادی ایران از ظلم آخوندهای جنایتکار است می جوشد و بشارت پیروزی میدهد...

در مقابل تو ای زن قهرمان ودلیر سرتعظیم فرود می آوریم و راهت را با شاخص هایی که توداشتی ادامه میدهیم 
هزاران درود وسلام بر چنین زنان قهرمان ایران زمین

نیره ریبعی 

۱۳۹۴ آبان ۶, چهارشنبه

خون است و ماندگار مجاهد شهید فروزان عبدی

آسوشیتدپرس : نرگس محمدی درماه می دستگیروکماکان در زندان اوین بسر میبرد.

سرکوب در ایران ، شامل هنرمندان نیز هست واسامی برخی از آنها که توسط رژیم ولایت فقیه به زندان افتاده اند را نیز در گزارش مخابره شده است
دراین گزارش به نرگس محمدی اشاره شده است که وی در ماه می دستگیر وهمچنان در زندان بسر میبرد. 

نرگس محمدی

گوهر عشقی مادری که جان خودش را بر کف دست گرفته و به خون خواهی پسرش برخاسته . گوهر عشقی، گوهری است که عشق را مَعنا می کند

ستار بهشتی جان داد که آزادی نمیرد
ستاری که برای اخرین بار در وبلاگش نوشت: "گفته اند به مادرت بگو به زودی رخت سیاه باید بپوشد" تا روزی که گوهر عشقی، رخت سیاه پوشید، ۱۰ شبانه روز خونین بر تن ستار گذشت. ستار دفن شد و گوهر عشقی، عکس ستار را در این سال ها با خود همه جا برد.
گوهر عشقی


فریادش رساتر شد و تاوان آن فریاد ، شکنجه و نهایتا دادن جانش شد و به سوگ نشاندن مادرش و او کسی نبود جز ستار بهشتی کسی که دیگر همه او را می شناسند آری ستار بهشتی را دیگر همه می شناسند، راهش را ، نامش را و فریادش را و..هم مادر داغدارش را.
گوهر عشقی مادری که جان خودش را بر کف دست گرفته و به خون خواهی پسرش برخاسته . گوهر عشقی، گوهری است که عشق را مَعنا می کند

گوهر عشقی خونابه ای به وسعت یک زخم کاری است که به دنبال عدالت می گردد .
گوهری که با بغض فریاد میزند:من آرام نخواهم نشست، او همه چیز من بود.

تازمانی که زنده باشم، کنار ستارم با این‌که ناراحتی قلبی دارم افتخار می‌کنم که مادر ستارم، ترس هم ندارم، ستار عشق منه... .
فکرنکنید، که مادر ستار از کسی میترسه، نون از بازوی خودتان بخورید، نه از خون اینها.“..
سه سال پيش در چنين روزهائى در وبلاگي به اسم شهاب آزادي كلماتي نقش بست
من سكوت نميكنم حتي اگر قرار به رسيدن لحظه مرگ من باشد.
آری ستار جاودانه شد چون گوهری از جنس عشق مظلومیتش را فریاد زد
مادرم ...
تصویرت را حذف می کنند این سواران بر مرکب ظلم و جور
با تصویرت در دلهای آزادیخواهان چه خواهند کرد ؟!
دیر نیست روزی که آتش آه تو
دودمانشان را بسوزاند ...

مریم رجوی: آزادی در ایران، کلید بحران و راه مقابله با بی ثباتی منطقه

سخنرانی خانم مریم رجوی در کنفرانس در مجلس ملی فرانسه روز سه شنبه 27 اکتبر اهميت كليدي حقوق بشر و آزادي مردم ايران در سياست در قبال ايران در خاورمیانهحیات سیاسی رژيم ايران، روی دو پایه بنا شده است، نقض حقوق بشر در داخل و صدور تروریسم و جنگ در منطقهاز تلاشهاي كميتة پارلماني براي ايران دموكراتيك كه برگزاركنندة اين جلسه است، سپاسگزاري مي‌كنم
تحولات يك سال اخير چه در ايران چه در منطقه، اثبات كرد كه توجه اين كميته به مسأله ايران، ابتكار ارزنده‌يي بوده است 

موضوع سخنان من در اين كنفرانس، اهميت كليدي حقوق بشر و آزادي مردم ايران در سياست در قبال ايران در خاورمیانه است. در واقع حیات سیاسی رژيم ايران، روی دو پایه بنا شده است، نقض حقوق بشر در داخل و صدور تروریسم و جنگ در منطقه.
ماشين شوم برنامه‌ريزي شده دولتي
در شرايط كنوني، سركوب و اختناق، جنگ وحشيانة ملاها عليه جامعة ايران است. اين واقعيت به خصوص در اعدامهاي جمعي و خودسرانه ديده مي‌شود كه به قول عفو بين‌الملل «يك ماشين شوم برنامه‌ريزي شدة دولتي براي قتلهاي بدون محاكمه در مقياس انبوه»  است.
ميانگين اعدامها در دوره روحاني به حدود 1000 اعدام در سال رسيده. اين بالاترین ركورد رژیم در ربع قرن اخير بوده است. به علاوه چند هزار نفر در زندانهاي مختلف ايران زير حكم اعدام قرار دارند. اين اعدامها، بي‌ثباتي رژيم را بيان مي‌كند. رژيمي كه از كنسرت و تئاتر احساس تهديد مي‌كند، متزلزل است. رژيمي كه جوانان وبلاگر، شاعر، كاريكاتوريست، خبرنگار، و فيلمساز را زنداني مي‌كند، لرزان است.
سه خطاي اساسي غرب
با وجود اين امروز در بسياري كشورهاي غربي بر اثر عوامل مختلف به‌خصوص منافع اقتصادي تبليغات و شانتاژ رژيم ملاها، بعضيها يك ديدگاه اشتباه درباره اين رژيم دارند اين ديدگاه از سه خطاي اساسي تشكيل شده:
نخست اين كه تروريسم و نسل‌كشي و جنگ‌افروزي ملاها در منطقه را قدرتمندي اين رژيم تلقي مي‌كند. ديگر اين كه تصور مي‌كند رژيمي كه مهم‌ترين عامل بي‌ثباتي و ناامني منطقه است در عين حال مي‌تواند همكاري براي امنيت منطقه باشد و سوم اين كه بر عوامل تغيير در ايران چشم مي‌پوشد
تشديد ستيزه‌جويي پس از توافق اتمي
اجازه بدهد به اختصار چند نكته را مورد بحث قرار دهم:
توافق توافق اتمي 23تيرماه، بي‌شك، يك نقطه عطف است. اما اگر رژيم در موقعيت قدرتمندي بود، هرگز به توافق اتمي تن نمي‌داد. زيرا برنامة توليد بمب  اتمي همواره يك ‏مؤلفه قدرت ولايت‌فقيه بوده است.
رفسنجاني كه از روز اول نفر شماره 2 اين رژيم بوده، به گزارش خبرگزاري رسمي حكومتي ديروز اذعان كرد كه رژيم آخوندي پروژة اتمي را از اول با هدف بمب‌سازي راه اندازي كرده و هيچ‌گاه اين ايده را رها نكرده و خودش و خامنه‌اي رهبر رژيم شخصا اين موضوع را دنبال مي‌كرده‌اند.
بنابراين توافق مزبور را رژيم تحت اجبار پذيرفت. اين توافق باعث تضعيف تماميت رژيم شده و آن را دچار يك تناقض شديد كرده. به همين دليل هفته گذشته خامنه‌اي به ناگزير توافق را تأييد كرد. همزمان، راههاي دور زدن آن را نيز براي خود باز گذاشت.
پس از اين توافق رژيم توان رو آوردن به رفرم ندارد. به عكس، براي جبران عقب نشيني نسبي از برنامه اتمي به سمت ستيزه‌جويي و ‏جنگ طلبي بيشتر حركت مي‌كند. هنگامي كه آخوند خاتمي رئيس جمهور شد، برخيها به اين توهم دامن مي‌زدند كه فاشيسم ديني اصلاح مي‌شود. اما آن تجربه شكست خورد. حالا همان شكست در مورد آخوند روحاني تكرار شده است. اين يك فناتيسم تغييرناپذير است و به قول ولتر، فناتيسم، هيولايي است كه جرأت دارد خود را فرزند دين نام بدهد. ‏
در ماههاي اخير، ملاها در داخل ايران نقض حقوق بشر را شدت بخشيده‌اند. در يك بحران‌سازي آشكار يك موشك بالستيك داراي قابليت حمل كلاهك اتمي را آزمايش كردند.
در سوريه، جنگ‌افروزي و كشتار را گسترش دادند. و وقتي كه دچار شكستهاي سخت شدند، با طراحی با روسیه پاي مسکو را هم به این بحران باز كردند. دخالت رژيم ايران در سوريه تاكنون سه اثر فاجعه‌بار داشته است:
 باعث رشد و گسترش گروه داعش شده، حملات تروريستي در اروپا را تحريك كرده و بالاخره، يك بحران عظيم اجتماعي با دو ميليون پناهنده براي اروپا به ارمغان آورده كه ‏يك بحران بی‌سابقه انساني است.
حال آن كه راه‌حل، از يك طرف اخراج سپاه پاسداران از سوريه و حمايت مادي از اپوزيسيون ميانه‌رو است و هم‌چنان كه فرانسوا اولاند در مجمع عمومی ملل متحد نيز گفته است، راه حل، يك سوريه بدون بشار اسد است.
پيامدهاي مشاركت با رژيم ايران
كساني كه مي‌گويند بايد با اين رژيم همكاري كرد، نه تجربه سوريه را در نظر مي‌گيرند نه تجربه عراق و يمن.
اگر حمايت مستقيم رژيم ايران از بشار اسد نبود، نه بحران پناهندگی وجود داشت و نه 300 هزار نفر مردم اين كشور قرباني مي‌شدند. اگر حمايت ملاها از مالكي نخست‌وزير قبلي عراق و سياستهاي جنايت‌بار او نبود، گروه داعش فرصت رشد و گسترش پيدا نمي‌كرد.
در 16 ماه گذشته، رژيم ايران به دخالتهاي پرجنايت در عراق تحت عنوان دروغين مقابله با داعش ادامه داد. متأسفانه دولت آمریکا در عمل آن را همراهی کرد. اما ملاها به جاي جنگ با داعش مردم عراق و به خصوص سني‌ها را سركوب و پاكسازي كرده‌اند.
سود‌رساني به شركتهاي ولايت فقيه
اين چالش در مورد همكاري اقتصادي با رژيم ايران نيز وجود دارد. مردم  و تاجران ايراني به مراوده علمي، فرهنگي،  اقتصادي و تكنولوژيك با فرانسه علاقمندند. اما مشكل، سلطه ولايت فقيه و سپاه پاسداران بر اقتصاد ايران است. آنها ‏بين نصف تا دوسوم توليد ناخالص داخلي را در دست دارند.‏ در نتيجه طرفهاي عمدة  قرارداد‌ها، شركتها‌ي متعلق به خامنه‌‌اي و سپاه پاسدارانند. چنين معاملاتي سوخت ماشين سركوب و جنگ را تأمين مي‌كند.
اما كليد اين بحران نزد مردم ايران است. منطقة خاورميانه به صلح و ثبات و دموكراسي نيازمند است و اين با تغيير رژيم در ايران، امكان‌پذير است.
آخوندهاي حاكم از هيچ عاملي به  اندازه نارضايتي داخلي و مقاومت سازمانيافتة مردم ايران نمي‌ترسند. آنها به چشم ديدند كه چگونه قيامهاي سال 88، حكومت را تا يك قدمي سرنگوني پيش برد.
پس از توافق اتمي، محاصرة ضد انساني اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران در كمپ ليبرتي در در عراق، ادامه يافته است. آنها هم چنان، به انتقال عوامل وزارت اطلاعات و نيروي قدس به كمپ ليبرتي براي شكنجة رواني مجاهدان ليبرتي ادامه مي‌دهند، محاصرة پزشكي وجود دارد و به غارت اموال آنها و سلب مالكيت از مجاهدان ادامه مي‌دهند.
پيام زندانيان سياسي ايران
 متأسفانه روابط دولتهاي غرب با اين رژيم و به‌خصوص بي‌اعتنايي آنها نسبت به حقوق بشر و آزادي مردم ايران و نقض تعهداتشان در قبال مجاهدان اشرفي، عليه تغيير در ايران توسط مردم و مقاومت ايران عمل كرده است.
دو هفته پيش، زندانيان سياسي ايران، در يك نامة علني به دولتهاي اروپايي نوشتند: در ايران جان و امنيت انسانها ارزش ندارد. حال، رژيمي که به مردم خود رحم نمي‌کند چگونه مي‌‏‏تواند مشکل‌گشاي مردم ديگر کشورها باشد. ‏
آنها شجاعانه نوشتند: مشارکت‌دادن رژيم ايران در امنيت منطقه، موجب ‏‏شگفتي است. زيرا اين رژيم تهران خود از معضلات منطقه و از بنيانگذاران تروريسم است.
هم‌چنين بايد به تظاهرات بي‌وقفة معلمان و كارگران و ساير اقشار اشاره كنم كه خواست و آمادگي جامعة ايران براي تغيير را بيان مي‌كند.
لزوم تغيير سياست در قبال رژيم آخوندها
در چنين شرايطي، مراوده با فاشيسم ديني حاكم بر ايران و رييس جمهور آن، هم عليه دموكراسي و حقوق بشر در ايران و مشوق اعدامهاي بيشتر است و هم به ضرر صلح و آرامش در منطقه است و به تروريسم و افراطيگري چه در لباس شيعه و چه در لباس سني سوخت مي‌رساند. بگذريم كه سرمايه‌گذاري دراز مدت اقتصادي بر روي اين رژيم پوسيده و رو به سقوط هم سرابي بيش نيست.
از اين رو، ما از جامعة جهاني و به‌ويژه اتحاديه اروپا انتظار داريم كه روابط با اين رژيم را به توقف اعدامها‌ مشروط كنند و رژيم آخوندها را براي آزادي زندانيان سياسي تحت فشار بگذارند. هم‌چنين آمريكا و اتحادية اروپا به تعهدات و قولهاي خود در مورد حفاظت ليبرتي عمل كنند. زمان آن است كه به ناامني اين كمپ و محاصرة آن به خصوص محاصرة پزشكي آن پايان داده شود.
و سرانجام اين كه لازم است مقاومت مردم ايران براي آزادي را محترم بشمارند. تمام مسأله، آزادي مردم ايران است. به قول سرود مارسيز: آزادي، آزادي عزيز؛ اين كليد بحران ايران و راه مقابله با بي‌ثباتي منطقه است.

زن ایرانی


کاینگونه روزگار زنان گشته جانگذاز
تیغ ستم به پیکرشان آمده فرود
شلاق کین مرتجعان رفته بر فراز
ای ننگ ننگ ننگ به آیین دینفروش
حاکم شده به میهن ما کین دینفروش
آن زن که از خشونت قانون زن‌ستیز
از شعله، جامه بر تن رنجور خویش دوخت
محکوم حکم شرعی بیداد شیخ گشت
سر تابه‌پادر آتش خود زنده سوخت سوخت
شمشیر آفتاب شدم بر جدار شب
تا بر درم به طاق وطن این حصار شب
باید طلایه گشت و به شب تاخت هم‌چو روز
تا سرنگون ز بن شود این روزگار شب



ایران - جلسه درپارلمان فرانسه با حضور خانم مریم رجوی درباره نقض حقوق بشر

۱۳۹۴ آبان ۵, سه‌شنبه

ایران - وقتی برای موکلانم نمی توانم کاری کنم ترجیح میدهم با آنها اعدام شوم.

سخن نسرین ستوده وکیل ایرانی در رابطه با موکلان زن میباشد که عکس تعدادی از این زنان شجاع را دراین صفحه آورده ایم 
 جامعه ايران مستحق و نيازمند آزادی و دموکراسی و برابری زن و مرد است و چنين خواهد شد. 


و زنان ايران شايسته مشارکت برابر در رهبری سياسی کشور اند. و ما اين حق را به کرسی خواهيم نشاند.
بر اين اساس، به سران اين ولايت زن ستيز می گوييم:
گمان نکنيد که بيش از اين خواهيد توانست بهار ايران را به زنجير بکشيد!
نيروی عظيم خواهان آزادی و برابری در پشت سد اختناق بی تابی می کند.
اين سد بی ترديد خواهد شکست. و اين ديوار فرو خواهد ريخت. .....
از دهها هزار زن قهرمانی که 33سال گذشته شکنجه و اعدام شده اند، تا صديقه و ندا با پيکرهای فروزانشان و دختر قيامهای ايران ندا آقا سلطان.
آری، آزادی و برابری در دسترس است. سرکوب شدگان پيروز می شوند
رژيم ولايت فقيه به دست توانمند شما سرنگون می شود.
و سپيده دم آزادی، در سراسر ايران خواهد دميد.

۱۳۹۴ آبان ۴, دوشنبه

به ياد ‏ريحانه‬، قهرماني كه به تسليم « نه» گفت...

اولين سالگرد اعدام ريحانه جباری با حضور مادرش، خانواده و جمعي از دوستان و فعالان و خانواده هاي شهدا از جمله مادر شهید ستار‬ بهشتی و سعید‬ زینالی و شماری از مدافعان حقوق‌بشر‬ برگزار شد.
سخن این است : به پاي ارزشي ماندن

براي ارزشي مردن
طناب دار را ديدن، ولي بر جاي خود ماندن
صلاي ايستادن را پراكندن 
سخن 
تنها دو حرفِ كوچك و كوتاه
و يك دنيا هِجاي ممتد و خون بار مي باشد
دو حرفي كه تو آن را 
رو به سوي ظالمان 
فرياد كردي: «نه

ریحانه جباری



آلینوش طریان مادر فیزیک ایران, نخستین زن استاد فیزیك ایران

آلینوش طریان مادر فیزیک ایران, نخستین زن استاد فیزیك ایران ، , بنیانگذار نخستین رصدخانهٔ فیزیک خورشیدی و پایه‌گذارنخستین تلسكوپ خورشیدی تاریخ نجوم ایران است.
آلینوش طریان 
وی برای نخستین بار درس‌های فیزیک خورشیدی و اختر فیزیک را ارایه داد.تاکنون ازاو هیچ اسم و نامی نبوده  برماست که نام این بانو را پر آوازه کنیم..... بیایید زاد روزش را از هم اکنون بخاطر بسپاریم (١٨ آبان سال ١٢٩٩) و خدماتی را که به ما کرد به همه بازگو کنیم.....
طریان برای گسترش دانش و بهره‌گیری دانشجویان و ارمنیان خانه خویش را نیز وقف کرد.
بانویی كه ٣٠ سال از زندگی پربارش را به تربیت دانشجویانی پرداخت كه اكنون خود استادانی بزرگ در این عرصه هستند.
آلینوش طریان در ١٨ آبان سال ١٢٩٩ خورشیدی در خانواده ارمنی در تهران پا به عرصه گیتی نهاد. او مدرک لیسانس خود را در سال ۱۳۲۶ از دانشگاه تهران دریافت کرد و همانجا به عنوان متصدی عملیات آزمایشگاهی دانشکده علوم استخدام شد.
سپس برای بورس تحصیلی درخواست کرد ولی به دلیل زن بودن او، استادش، دکتر محمود حسابی، با این درخواست موافقت نکرد، بنابراین آلینوش طریان به خرج خانوادهٔ خود به دانشگاه سوربن رفت و سال ۱۳۳۵ (۱۹۵۶ میلادی) از آن دانشگاه مدرک دکترا گرفت.
با وجود پیشنهاد استادی در دانشگاه سوربن، دکتر طریان با هدف خدمت به کشورش به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران به عنوان دانشیار ترمودینامیک منصوب شد.
او در سال ۱۳۳۸ برای شرکت در بورسیهٔ دولتی آلمان غربی در مطالعه رصدخانه خورشیدی انتخاب شد و پس از چهار ماه مطالعه به ایران بازگشت و در سال ۱۳۴۵ نقش عمده‌ای را در بنیان‌گذاری نخستین رصدخانه فیزیک خورشیدی در ایران ایفا کرد.
خانم دکتر طریان در سال ۱۳۴۳ به مقام استادی در دانشگاه تهران رسید و نخستین شخصی بود که درس فیزیک ستاره‌ها (اختر فیزیک) را در ایران تدریس کرد.
سیزده اسفند هشتاد و نه...
توی آسایشگاه سالمندان و در تنهایی از دنیا رفت. خانه اش را صرف دانشجویان کرد. مفید وبی ادعا بود.. مالش را در راه خدا داد وتا آخر عمر مجرد بود....صد هزار بار افسوس که هیچ اسم و نامی ازین بانو نشنیده ایم .

دانشجوی مادام کوری بودند ... در زمانی كه بيشتر مردان بى سواد بودند دکتری گرفت اما دکتر حسابی بورسیه اش رو به دلیل زن بودن تصویب نکرد! 
خیلی مهربان و دوست داشتنی بود. وقتی یک گزارشگر در مصاحبه با وی از خاطرات گذشته از او پرسید: چرا ازدواج نکردید؟ 
جواب داد :
"اونی که دوسش داشتم مُرد! "
متاسفانه سال های آخر زندگی اجازه ی هیچ گونه ضبط مصاحبه ی تصویری و حتی صوتی را نداشت.
درود به مقام بلندت ای بانوی ایرانی.... 
روحت شاد و یادت گرامی باد

۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

ایران - به یاد ریحانه جباری


شام غریبان

زینب، نبرد در زمین دشمن

تنها
درگاه خونین و فرش خون‌آلوده شهادت می‌دهد
که برهنه پای
بر جاده‌یی از شمشیر گذشته‌ایم
حرم حضرت زینب

امام سجاد علیه‌السلام در پاسخ به یکی از یارانش از قول عمه‌اش حضرت زینب نقل می‌کند. فردی به نام زائده می‌گوید امام سجاد به من گفت: در فردای عاشورا که می‌خواستند ما را سوار شتر کنند و ببرند به سختی منقلب شده بودم، از یکطرف شهادت پدر و رهبرم، برادران، عموها، عموزادگان و یاران پدرم را می‌دیدم که با بدنهای عریان افتاده، از طرف دیگر زنان و دختران و خانواده او را می‌دیدم که دارند به اسارت می‌برند.
در این هنگام زینب متوجه انقلاب درونی من شد و گفت تو را چه می‌شود، گویا تو هم می‌خواهی با آنها باشی؟ ”مالی اراک تجود بنفسک یا بقیة جدی“، به عمه‌ام گفتم چطور منقلب نشوم در حالی که با چنین وضعیتی مواجهم. در این جا عمه‌ام گفت: این عین پیمانی است میان رسول خدا با با پدر و پدر ‌بزرگت (علی‌ـ‌ع)، که اینک بدین‌صورت وفا شده است. نگران این اجساد و دفن آنها مباش که به‌یقین، نوید حق تعالی به‌دست کسانی که به‌رغم جباران عصر، از آنان پیمان گرفته، محقق خواهد شد.
کسانی که جباران هرگز قادر به شناخت رمز کار آنان نیستند.'ولقد أخذ الله میثاق أناس من هذه الأمه لا تعرفهم فراعنة هذه الأرض“ (کتاب کامل الزیارات صفحه 259. این کتاب اثر جعفربن محمدبن موسی بن قولویه قمی متوفی به سال 368 ه. ق و از محدثان معروف شیعه و شاگرد شیخ کلینی صاحب اصول کافی می‌باشد).

۱۳۹۴ آبان ۱, جمعه

ایران - مشکلات جسمی آتنا دائمی در زندان به دلیل استرس و فشار عصبی


 آتنا دائمی، فعال حقوق کودک, زندانی در بند زنان زندان اوین، با گذشت یکسال از بازداشت همچنان در وضعیت بلاتکلیف و بازداشت موقت به سر می برد و به دلیل فشارهای عصبی در دوران طولانی انفرادی و وضعیت جسمی نامناسب دچار بیماریهای مختلفی شده و بارها به بهداری داخل زندان و بیمارستانهای خارج از زندان اعزام شده است
آتنا دائمی در طول این یکسال و به دلیل بیماری هایش مشکوک به سرطان سینه و بیماری ام.اس شد که احتمال این دو بیماری با تشخیص پزشکان منتفی گردید. همچنین مشخص شد که مشکلات جسمی ایشان در زندان ناشی از استرس و فشار عصبی است.
آتنا دائمی در وضعیت فعلی مبتلا به دوبینی و ضعف شنوایی است که دلیل آنها هنوز مشخص نشده است. او همچنین در زندان مبتلا به عفونت لثه شده است و لثه او نیاز به جراحی دارد که از اعزام او به دندان پزشک جراح برای درمان این بیماری وی جلوگیری می شود. آتنا دائمی برای تشخیص دلایل دوبینی و مشکل چشمی خود نیاز به انجام آزمایش سی تی اسکن دارد تا دلیل این بیماری نیز مشخص شود.
گفتنی است که پس از انتشار تصاویر مربوط به اعزام پیشین او به بیمارستان با دستنبد در رسانه ها، ادامه درمان این فعال مدنی متوقف شده بود و مأموران امنیتی به او و خانواده اش اعلام کرده بودند که ” شما در “خط قرمز” هستید و به همین دلیل برای اعزام ایشان به بیرون نامه و اجازه نمی دهیم.”
آتنا دائمی ۲۷ ساله، بیست و نهم مهرماه سال ۹۳ بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. خانم دائمی در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۳۹۳ به بند زنان زندان اوین منتقل و پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتاً در تاریخ ٢٣ اسفند ٩٣ به 14 سال زندان محکوم شد..
 عفو بین الملل خواستار ازادی بی قید و شرط آتنا شده بود ولی قضاییه رژیم هیچ اقدام جدی در رابطه با آزادی این فعال حقوق کودک, انجام نداده است.

ایران - ریحانه جباری با انتخاب طناب دار قلب تمام دختران سرزمین را لمس کرد.

زندانی سیاسی خالد حردانی احساس خود را در رابطه با  ریحانه این چنین نوشته است : 
زندانی سیاسی خالد حردانی
او شجاعانه به بی عدالتی گفت نه ،
او با شهامت به تبعیض و نابرابری گفت نه ،
او با عشق گفت من یک زن هستم و باید به احساس زن بودن من احترام گذاشته شود ،
و با این نه بزرگی که به دیکتاتوری گفت خودش را در تاریخ سرزمینم افسانه ای کرد ،
درود به ریحانه جباری و درود به تمام دخترانی که اینگونه درس عاشقی را در قاموس تاریخ سرزمینم به یادگار می گذارند

۱۳۹۴ مهر ۲۹, چهارشنبه

دختران میهنم در حاکمیت آخوندی

این عکس را دیدم با خودم گفتم شرم براین دژخیم ولایت فقیه که جوانان وبویژه دختران میهنم را به این روزانداخته است بجای اینکه در دانشگاه ومدرسه وتحصیل باشند این چنین در خیابانها دنبال بدست آوردن پولی برای لقمه نانی هستند 
با خودم گفتم دخترم سرت را بالا بگیر آنهایی که سرشان را باید پایین  بیندازند آخوندهای دجال هستند که حق تو وهمه ملت ایران رابه تاراج بردند
در ایران فردا با مریم رجوی روزگارسختی ها به پایان میرسد وسعادت و خوشبختی به ایران زمین برمیگردد آن روز دیرنیست 


ایران - بانوی بزرگ رهایی


تاریخ در برابر زینب بزرگ رهایی و عظمت او، سر تعظیم فرود می‌آورد. چرا که وقتی بلاهایی این چنین عظیم و کوهوار، یکجا در برابرش قرار گرفته بودند؛ وقتی در برابر دیدگانش، هفت برادر، دو فرزند و شمار بسیاری از فرزندان برادرانش و مهمتر از همه راهبرش حسین را کشته بودند؛ وقتی اجساد آنان را زیر سم اسبان اسب انداخته بودند، وقتی همه زنان و کودکان و بازماندگان را به اسارت گرفته و دست و پا بسته در کوچه و بازار می‌گرداندند؛ و سرهای بریده همه دلبندانش را در برابر دیدگانش قرار داده بودند آری این زینب است که با قدرت و اطمینانی که دژخیم را میخکوب می‌کند و او را به زانو در می‌آورد، خدا را سپاس می‌گزارد و می‌گوید: «چیزی جز زیبایی نمی‌بینم».

ایران - ریحانه حاج ابراهیم دباغ، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان

ریحانه حاج ابراهیم دباغ، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین از بیماری هایی چون کولیت روده رنج می برد. بنا بر اخبار رسیده این زندانی سیاسی مشمول عفو مشروط قرار گرفته ولی تا کنون به وی ابلاغ نشده است...

پزشکان برای درمان بیماری کلیت روده ایشان تنها خروج از زندان و مداوا در بیرون زندان را موثر دانسته اند.همچنین ریحانه دردهای عصبی ازناحیه کمر و پا نیز دارد
ریحانه حاج ابراهیم دباغ در عاشورای سال ۸۸ دستگیر و در دادگاه به اعدام محکوم شد.حکم این زندانی سیاسی پس از آن در مرحله تجدیدنظر به ۱۵ سال زندان کاهش یافت.

۱۳۹۴ مهر ۲۸, سه‌شنبه

ایران - صدای نرگس محمدی با بستن دست وپایش حتی در بیمارستان نیز خاموش نمی شود.

این روزها به این فکر میکنم که نرگس محمدی این "بانوی حقوق بشر" ایران گوشه زندان به چه چیزی فکر می کند؟
به آزادی و یا کودکان خود؟ یا به معالجه خود؟ و یا به ایران؟ به زنان؟
 به موارد متعدد نقض آشکار حقوق بشر؟ مگر چقدر می شود بزرگ بود ...
یقینا سالها بعد مردم ایران تازه متوجه خواهند شد که این بانو که از نظر من
 " بانوی حقوق بشر " ایران است ، چقدر مورد ظلم قرار گرفت.
درود بر اینزن شجاع وقهرمان  

ایران - پریا کلامش زیباترین شعر زندگی ومقاومت بود


پریا کهندل

و من بر عظمت استقامتش سرسایدم.
سردار دوراهیهای انتخاب
با قامتی فروتن
پر از تلاطم و بی‌تاب
سلاله‌ای دیگر از نسل ایمان
پرنده ”خوش الحان بهاران“
مسافر جاده‌های درد و خون
با پروازی حماسی
از تونلهای تحقیر و تهدید
از فراز جنگل سروهای ایستاده.

۱۳۹۴ مهر ۲۴, جمعه

ایران - رژیم آخوندی از ملاقات با نرگس محمدی در بیمارستان ممانعت میکند.

نرگس محمدی به بیمارستان منتقل شده است وضعیت جسمی وی خوب نیست و چندین بار دچار تشنج شده است ولی مزدوران اطلاعات اجازه ملاقات به کسی را نمی دهند، وضعیت جسمی وی در خطر است 

نرگس محمدی


دکتر محمد ملکی
دکتر محمد ملکی یکی از مدافعان حقوق بشر خواست نرگس را ملاقات کند ولی مزدوران به وی نیز اجازه ندادند.


ایران – اعدامم کنید من از آرمانم کوتاه نمی آیم .

این جمله یک شیر زن مجاهدی از کرمانشاه به نام فخری غلامی است که سال 62 توسط دژخیمان در زندان همدان شهید شد
 در سال ۱۳۶۲ در زندان همدان بعد از تحمل شکنجه های وحشیانه سربه دار شد و جانانه به عهد و آرمانش وفا نمود.
فخری غلامی
در گوشه ای از خاطرات این زن شجاع ودلار چنین نوشته شده است
فخری با مردم روستا خیلی خوش برخورد و ساده و بی آلایش بود. غذاهای ساده می خورد و می گفت دیگر نمی توانم مثل قبل در رفاه زندگی کنم. برای همین مردم و بخصوص زنان روستا از دیدن او بسیار خوشحال می شدند. او به سادگی دوشادوش آنها ساعتها در مزرعه کار می کرد و محصولات کشتزارها را درو می کرد. او می گفت مگر می شود درد دهقان را فهمید بدون این که خودت با آنها کار نکنی و دستهایت مثل آنها پینه نبندد؟
فخری دختران روستا را تشویق به درس خواندن و سوادآموزی می کرد و دنبال این بود که برای بیسوادان کلاس بگذارد تا حداقل سواد خواندن و نوشتن را داشته باشند